یک فنجان درس
همگان را به شتاب خواهانند و همگان مهلت جویانند ، و همه را وقتى معین نهاده‏اند و آنان درنگ مى‏کنند و از کار باز ایستاده‏اند . [نهج البلاغه]

نوبتی هم که باشه نوبت  آموزش مجانی تند خوانیه   فقط یادت باشه:
* تند خوان شدن محال نیست و با تمرین ، تلاش و تربیت چشمها ، امکان پذیر ه 
* کند خوانی کمکی به درک عمیق تو نمی کند و نباید باور کنی که هرکس آهسته تر می خونه ، پس بهتر می خونه.
* کند خوانی لذت مطالعه را ازتو می گیره .
* و...  باقیشو تو ادامه مطلب بخون دیگه.. مفصله!

درک مطلب افرادی که به طور متوسط ، بین 250 تا 300 کلمه در دقیقه می خوانند ، در حدود 60 تا 70 درصد است ؛ اما همین افراد به راحتی می توانند سرعت خواندن خود را به 400 تا 1000 کلمه در دقیقه افزایش دهند ، بی آن که ذره ای از درک مطلب کاسته شود .
تند خوانی باعث می شود تا مطالب کم اهمیت را زود بشناسی و بر مطالب مهم ، تاکید ورزی . برای یادگیری این مهارت باید ابتدا سرعت خودت را به دست آوری . برای این کار از کسی بخواه با ساعتی که عقربه ثانیه شمار دارد ، خواندنت را اندازه بگیرد . نخست حدس بزن که چه مقدار لغات در متن وجود دارد و در در چه مدتی می توانی آن را بخوانی . آنگاه از دوستت بخواه ، مثلاً پس از سه دقیقه به تو بگوید وقتت تمام شده است . باید پیش از اعلام پایان وقت ، تمام متن را خوانده باشی .
در این مرحله ، هدف ، شکستن زمان است . البته سرعت خواندن با توجه به متن های مختلف ، متفاوت می شود .
اکنون با روش زیر ، سرعت خواندنت را محاسبه کن :
1- وقتی که ثانیه شمار ساعتت به عدد شصت رسید ، زمان را دقیقاً به خاطر بسپار؛
2- مطلب مورد نظر، مثل کتاب درسی و... را بدون حرکت لب ها بخوان ؛
3- بلافاصله بعد از این که مطلب به پایان رسید ، زمان پایان خواندن را با دقیقه ها و ثانیه ها یادداشت و همه را به ثانیه تبدیل کن ؛ مثلاً ، مطلب را درهفت دقیقه و یازده ثانیه خوانده ای ، این مدت برابر با 431 ثانیه است ؛
4- تعداد کلمه های متن را بشمار ؛ مثلاً مطلب تو 2720 کلمه است . این تعداد را بر طول مدت زمان خوان (431) تقسیم و بعد در عدد شصت ضرب کن . بااین کار ، سرعت خواندنت - که 33 کلمه در دقیقه باشد - به دست میآید .
تذکر : تنها با تمرین و عادت دادن چشم به حرکت سریع ، نمی توانی به تند خوانی مطلوب دست یابی ، بلکه باید انگیزه خواندن را در خودت ایجاد کنی و در صورت قدرت ، امکانات زیادتری را د راختیار بگیری .
کوشش من بر این است که نشان دهم تند خوانی منافاتی با درک صحیح وخوب نداردتو باید این هدف و مقصد روشن و معقول را تا آخر بحث در نظر داشته باشی که سه صفحه خوانده ودرک شده ، بهتر از یک صفحه ای است که خوانده و درک نشود ومقدار زمانی هر دو یکی باشد.

در تند خوانی ، باید کتاب را به گونه ای ورق زد که مکثی در آن نباشد و از به هدر رفتن وقت جلوگیری کند . از این رو صفحات کتاب باید از هم جدا باشند و به هنگام مطالعه ، با یک دست چشم را هدایت کن و با انگشت سبابه دست دیگر ، از بالای صفحه ، ورق را برگردان . از این روش ، راست دستان و چپ دستان به یک اندازه می توانند استفاده کنند .
یادت باشد کتابی که به دستت می رسد نیاز به یک بررسی مقدماتی دارد . کتاب را به سرعت ورق بزن و به سوال های زیر پاسخ بده :
1- ساختمان کتاب چگونه است ؟
2- مطالب مهم کدام است ؟
3- آیا قبلاً چیزی درباره این مطلب و یا مطالب می دانستی ؟
4- مباحث آن تا چه مقدار مشکل است و مطلب ، دشوار طرح شده است یا آسان ؟
مطالعه را با رسم « درخت حافظه » آغاز کن . ابتدا برای خودت مشخص کن که چه اندازه از کتاب را می خواهی یاد بگیری . روش درخت حافظه ، از نظر اثرگذاری در یادگیری ، کارآرایی بسیار بالایی دارد . برای این کارباید عنوان کتاب یا هر بخش را ریشه درخت فرض کنی و آن را درون یک مربع ، دایره ، مستطیل و یا هر شکل هندسی دلخواه دیگری قرار بده و آنگاه عناوین اصلی و فرعی را روی شاخه های اصلی و فرعی بنویس .
در این روش از هر دو نیمکره مغزت به خوبی استفاده می کنی .
در تند خوانی ، باید حتماً با دست بخوانی ؛ چون این کار ، مانع از برگشت دوباره خوانی می شود . پس خیلی ساده ، نوک انگشت خودت را ، زیر اولین کلمه بگذار و با سرعت به جلو حرکت کن ، سپس انگشت را در آخر هر سطر بردار و زیر خط بعدی بگذار و به خواندن ادامه بده . با چشمهایت مستیقماً بالای نوک انگشتانت را بخوان و بالا رفتن سرعت خودت را ببین . فراموش نکن که به هیچ وجه نباید از مداد ، خط کش و یا چیز دیگری استفاده کنی .
به هیچ وجه در حال مطالعه ، واژه ها را آرام آرام د رذهنت تلفظ نکن . اگر چنین حالتی داری ، باید بلافاصله آن را ترک کنی . هدف تند خوانی ، انتقال مستقیم مفاهیم ، به ذهن تو است تا منظور نویسنده را بی آن که لغت ها را در ذهنت تکرار کنی دریابی . این را بدان که واژه ها وسیله ای برای انتقال معانی هستند و وقتی تو ، جان کلام را دریافتی ، لازم نیست معنای تک تک کلمات به کار رفته در جمله را بدانی . پس تو باید در پی یافتن معنای کامل جمله باشی و نه معنای هر کلمه . ترک « درون خوانی » مشکل است ، اما محال نیست . یکی از راه ها ، دیدن جمله به جای کلمه است . تو باید با تمرین ، این مهارت را بیاموزی . تمرین و باز هم تمرین .

مساله دیگر ، علامت گذاری در صفحات کتاب است . اغلب آدمهای باسواد ، با روش های غلط این کار را می کنند . تو خود دیده ای و من دیگر نیازی نمی بینم تا روشهای اشتباه را مطرح کنم ؛ اما روش مناسب را الآن یاد می گیری :
هر وقت به موضوعی مهم برخوردی علامت تیک در کنار صفحه قرار بده . این کار ، هم نکته ی مهم را مشخص می کند و هم بعدها در صورتی که نیاز نداشته باشی ، به راحتی می توانی اثرش را پاک کنی .
اگر در مطالعه مجدد کتاب ، همان مطلب علامت گذاری شده ، مهم به نظرت آمد ، یک علامت تیک دیگر برای تاکید بگذار . هنگام مطالعه ، سوالهای زیر کمک می کند تا کتاب را بسنجی :
• آیا به روشنی ، هدف نویسنده را دریافته ای ؟ اگر نه ، مقدمه آن کتاب را بخوان
• آیا فهمیده ای که نویسنده چگونه مطلب را آغاز کرده است ؟ روش کلی او در عرضه مطلب چگونه است ؟ نکته های اصلی و فرعی کدامند ؟ برای پاسخ به این سوال ها فهرست کتاب را بررسی کن .
• نتیجه گیریهای نویسنده چیست ؟ آیا با آن موافقی ؟ چرا نویسنده به چنین نتایجی رسیده است ؟ به نظر تو نویسنده در چه زمینه هایی ضعیف است ؟ آیا در برداشت های او ضعف هست یا در نتیجه گیری های او ؟
• این نویسنده را با نویسنده ی دیگر - که قبلاً از او کتابی خوانده ای - مقایسه کن . آیا کتاب ، مطلب تازه ای عرضه کرده است ؟ آیا چیزهای دیگری که خوانده ای ، این مطالب را تایید می کند یا رد ؟ چگونه و در چه مواردی ؟
• آیا می توانی ارتباطی منطقی بین مطالب کتاب با یادداشت های قبلی ات برقرار کنی ؟
صحبت دیگر من در تند خوانی ، روی یادآوری است . در پژوهشها ثابت شده است که اگر 20% وقت خودت را صرف خواندن کنی و 80% دیگر را به یادآوری بپردازی ، موثرتر از آن است که تمام همت خودت را بر روی خواندن بگذاری . یادت باشد که با طوطی وار خواندن کتاب ، به قافله دانش صحیح نخواهی رسید . راه درست یکی است و بقیه مسیرها به بن بست یا پرتگاه ختم می شود .
سرعت در تند خوانی ، چیزی است که مرتب باید مد نظر باشد . این را متوجه شدی که هر کسی می تواند تند خوان شود ؛ اما اگر هنوز اندکی شک داری ، توصیه می کنم مدتی فکر کنی . ببین ، تو عادت کرده ای که با سرعتی بین 80 تا 300 کلمه در دقیقه بخوانی و چنین سرعتی را برای خودت عادی بدانی و اشکالی هم در آن نبینی ؛ ولی اگر آموزش دیده بودی که با سرعت 400 کلمه در دقیقه بخوانی ، به آن عادت می کردی و آن را ، سرعت معمولی مطالعه ای می دانستی .
پس برای یاد گرفتن این مهارت ، باید خوب وقت بگذاری و تمرین کنی . شعاع دید نیز شاخه دیگر این مهارت است . گسترش میدان دید ، یکی از راه های موفقیت تو در تند خوانی به حساب می آید . تو قبلاً عادت کرده بودی هربار فقط یک یا دو کلمه را ببینی ، در حالی که باید در یک نگاه ، چند لغت یا یک جمله را یک جا ببینی و بخوانی . لازم نیست همه کلمات را به طور دقیق بخوانی ، بلکه می توانی فقط لغت های مفید و معنادار را بخوانی واز خواندن بقیه ، چشم پوشی کنی .
بنابراین ، تقریباً 50% لغت ها را باید بخوانی ، مگر این که مطلب دارای فرمول باشد . چشم هایت در یک نگاه از تمامی کلمات فیلمبرداری می کند و بلافاصله به مغز می فرستد . لذا نگرانی ، اضطراب و ترس از نفهمیدن را از خودت دور کن و به خود بقبولان که میتوانی و کار نشد ندارد .

موفق باشی دوست من



 

  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: قهوه چی |  پنج شنبه 87 بهمن 17  ساعت 8:56 صبح 

        لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    تکنولوژی آموزشی
    چگونه یک کتاب مشکل را بخوانیم؟
    روانشناسی 2: نوجوان و خانواده
    سلام
    [عناوین آرشیوشده]